حوزههای علمیه تنها مراکز آموزشی نیستند، بلکه کارگاههای تربیت نیروهای شایسته برای هدایت جامعه محسوب میشوند. تقوا و معنویت، مهمترین سرمایه طلاب جوان است که آینده نظام اسلامی را تضمین میکند. بدون تربیت اخلاقی و تهذیب نفس، طلبهها نمیتوانند در برابر چالشهای فردا مقاومت کنند و نقش هدایتگری خود را ایفا نمایند.
به گزارش خبرگزاری حوزه، در راستای تشریح «پیام حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای به همایش یکصدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم»، رهبر معظم انقلاب یکی از مهمترین عناصر تشکیلدهنده و کارکردهای حوزهی علمیّه را «مرکز تربیت نیروی مهذّب و کارآمد برای هدایت دینی و اخلاقیِ جامعه» برشمرده اند و در تشریح این عناصر اینگونه اشاره می کنند:
«نخستین موضوع، عنوان حوزهی علمیّه و محتوای عمیق آن است. ادبیات رایج در این باره، کوته و نارسا است. حوزه برخلاف آنچه این ادبیّات نشان میدهد، صرفاً یک مؤسّسهی تدریس و تدرّس نیست، بلکه مجموعهای از علم، و تربیت، و کارکردهای اجتماعی و سیاسی است. یکی از ابعاد گوناگون این واژهی پُرمعنا را عمدتاً می توان در تربیت نیروی مهذّب و کارآمد برای هدایت دینی و اخلاقیِ جامعه دانست».
متن زیر، گزیدهای از بیانات سالهای گذشته مقام معظم رهبری در تبیین حوزهی علمیهی قم به عنوان «مرکز تربیت نیروی مهذّب و کارآمد برای هدایت دینی و اخلاقیِ جامعه» است که تقدیم شما فرهیختگان می شود.
* بیانات در دیدار جمعی از روحانیون، ۱۳۷۴/۰۹/۱۶
طلبه امروز باید به این بُعد از زندگی خود [معنویت]، بسیار توجّه کند. شما جوانید؛ دلهای شما نورانی است و تعلّقاتتان کم است؛ اما همیشه این طور نمیمانید. این سرمایه را امروز فراهم کنید تا آن روز که گرفتاریها و تعلّقاتْ از اطراف به شما حمله کرد، بتوانید از آن ذخیره معنوی خود استفاده کنید.
* تلاش جوانی امام خمینی؛ زمینهسازی رهبری در ۸۰ سالگی
من یقین دارم، آن پیرمرد نورانی، معنوی، عالم، زاهد و عارف که این انقلاب با دست توانای او بنا، غرس، آبیاری و میوه چینی شد، اگر در جوانی، آن راز و نیازها و آن عبادتها، تفکّرها و توسّلها را نداشت و آن دل مؤمن و نورانی در او پدید نمیآمد، این کارهای بزرگ از او صادر نمیشد.
مرحوم آقای حاج میرزا جواد آقای تهرانی که از علمای بسیار مؤمن، زاهد و خالص بود و در مشهد، بسیاری ایشان را میشناختند، نزدیک سی سال پیش از این، به بنده گفت:
«من در جوانی برای تحصیل به قم رفتم و آن زمان، امام را در حرم مطهّر دیدم. نمیشناختم ایشان کیست. دیدم که یک سیّد طلبه جوان و نورانی در حرم ایستاده، تحت الحنک را انداخته، نماز میخواند و اشک میریزد و تضرّع میکند.»
حاج میرزا جواد آقای تهرانی میگفت: «من او را نشناخته، مجذوبش شدم و از بعضی پرسیدم این آقای نورانی کیست؟ گفتند این آقا روحاللَّه خمینی است. وقتی آقا روحاللَّه، در دوره جوانی، آن سرمایه و ذخیره را پدید میآورند، آن وقت در سنّ هشتاد سالگی، امام و بنیانگذار حکومت جمهوری اسلامی میشوند.»
معمولاً پیرمردها، در زودتر از این سن بازنشسته میشوند و حال اداره زندگی شخصی خودشان را هم ندارند؛ اما امام در آن سن، چنین بنای عظیم و توصیف ناپذیری را به وجود آوردند و در مقابل دشمن، آنطور ایستادند که انسان از شجاعت و پایداری ایشان در مقابل حوادث و مصائب، مبهوت میماند.
* علمای اخلاق به درس اخلاق برای طلاب جوان اهمیت بدهند
در همین قم، اوایل انقلاب، به مناسبتی ما خدمت ایشان رسیده بودیم. صحبتی شد و ایشان درباره سیّد احمد آقا مطلبی را فرمودند که درست و دقیق، یادم نیست. اما مضمون آن این بود که «اگر این احمد را بگیرند یا شکنجه کنند و یا بکشند، من در باطن قلبم هم متزلزل نخواهم شد. نه اینکه بخواهم خودم را نگهدارم؛ تظاهر و تصبّر کنم.»
این، تعبیر ایشان بود. مفهوم «لا تحّرکه العواصف و قور عند الحزائز»، این است.
عزیزان من! وقتش حالاست. از این فضای معنوی، مواریث و یادگارهای معنویای که در این فضا انباشته است، استفاده کنید.
مرحوم سیّد حسین رضوی، از همین آستان مقدّسه و از علمای اوایل قرن چهاردهم است که از حالاتش نقل میکنند، مثلاً در قنوت نماز وتر، دعای «ابی حمزه» را از ابتدا تا انتها میخوانده است! چنین عابدان و زاهدانی رااین حوزه تربیت کرده است.
من از بزرگان حوزه خواهش میکنم، درس اخلاق و تهذیب را برای جوانان مستعد، روشن و نورانی – که در این حوزه فراوان هستند – جدّی بگیرند.
* بیانات در دیدار روحانیون و مبلّغان، ۱۳۷۵/۰۲/۲۶
* آسیب ناپذیری نظام اسلامی در صورت وجود تقوا
وظیفه علما و مبلّغین و روحانیون و معمّمین، اینجا روشن میشود. البته روشن است و بحمداللَّه، آقایان وظایفشان را خیلی خوب می دانند.
ما هم نمیخواهیم وظیفه علما را به آنان یادآور شویم. چون اهل علمند، و خودشان میدانند. اینکه میگوییم، برای «تذکّر» است.
برای دانستن جوانان و تازه رسیدگان به این راه است که بدانند این راه، راه مبارکی است. این راه، راه شکستناپذیری است.
این راه، راهی است که در آن، همه امکانات برای بقا، به وسیله حکمت پروردگار عالم، فراهم شده است.
این راه، هم جهاد دارد، برای دفع دشمن؛ هم «رحماء بینهم» دارد، برای محیط قابل زیست در داخل کشور؛ هم «لاینهیکماللَّه عنالذین لم یقاتلوکم» تا «ان تبروهم و تقسطوا الیهم» دارد، برای ارتباطات حسنه با کشورها و ملتهای دنیا و هم «انما ینهیکماللَّه عنالذین قاتلوکم فی الدین» دارد، برای مبارزه با اسرائیل و امریکا.
یعنی همه چیز دارد. هم دنیا دارد، هم آخرت، هم حفظ ارزشها با دقّت و وسواس و هم رفتن به دنبال سازندگی و ایجاد دنیای خوب و استقرار و کشف بواطنِ طبیعت، به وسیله دستهای توانا.
همه چیز هست. هم عواطف و احساسات مردم را دارد، هم کمک الهی را دارد، هم کار در آن هست و هم توکّل. لذاست که آن وقت این آیه معنا پیدا میکند: «و من یتّق اللَّه یجعل له مخرجا. و یرزقه من حیث لا یحتسب.».
اگر تقوا باشد – یعنی، این مجموعه با هم باشد – آن وقت دیگر هیچ کس نمیتواند آسیب برساند.