بیست و هشتمین فصلنامه جستارهای فقهی اصولی با همکاری دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم شعبه خراسان رضوی و دبیرخانه یکصدمین سالگشت بازتاسیس حوزه علمیه قم و کنگره بین المللی آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری(ره) سال گذشته منتشر شد.
این فصلنامه در 7 مقاله و 224صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است: دانلود فایل همه مقالات
بررسی استدلال شیخ عبدالکریم حائری یزدی بر عدم حرمت شرعی تجرّی
سید علی طالقانی
چکیده: شیخ عبدالکریم حائری یزدی در کتاب اصولی خود، دُرر الفوائد، در بحثی نسبتاً کوتاه به مبحث تجرّی پرداخته، بر عدم حرمتِ شرعی و عدم قبحِ اخلاقی تجرّی و همچنین عدم استحقاق عقابِ متجرّی استدلال کرده است. استدلال فقهیِ وی بر عدمِ حرمتِ شرعیِ تجرّی مستند به آیات و روایات نیست، بلکه استدلالی شبه عقلی ـ استقرایی است که در نوع خود جالب توجه است. این استدلال، افزون بر جهات قابل توجه روششناختی، از منظر فلسفی نیز ابعاد درخور درنگی دارد، به ویژه از منظر فلسفۀ عمل. در این مقاله، تلاش شده است پس از مقدمهای نهچندان کوتاه در توضیح چیستیِ تجرّی، استدلال وی صورتبندی و سپس ارزیابی شود. بر پایۀ بررسیهای نگارنده استدلال وی ناتمام است.
تحلیل انتقادی دیدگاه شیخ عبدالکریم حائری یزدی در انقلاب نسبت
بلال شاکری؛ محمد تقی فخلعی؛ محمدحسن حائری
چکیده: نظریۀ «انقلاب نسبت» بهعنوان یکی از مؤثرترین نظریههای مطرحشده در بحث تعارض ادلۀ علم اصول فقه، مورد توجه دانشوران اصولی قرار گرفتهاست. با توجه به جایگاه علمی شیخ عبدالکریم حائری بهعنوان مؤسس حوزۀ علمیۀ قم و لزوم توجهِ بیشازپیش به دیدگاههای ایشان، نوشتار حاضر با بررسی و تحلیل کتاب درر الفوائد در بحث انقلاب نسبت، به توصیف، تحلیل و نقد دیدگاههای ایشان دربارۀ نظریۀ انقلاب نسبت پرداختهاست. یافتههای پژوهش نشاندهندۀ این است که ایشان بسیار مختصر این نظریه را بررسی کردهاست، اما در همین مختصر، به جوانب مختلفِ این نظریه همچون «تبیین نظریه، بیان دیدگاه، اشکال اساسی نظریه، بیان برخی ضابطههای رفع اشکال، توجه به مبانی مؤثر در پذیرش یا انکار نظریه و نیز جایگاه آن در استنباط فقهی» پرداختهاست. البته دیدگاه ایشان دربارۀ نظریۀ انقلاب نسبت و برخی نکتههای مطرحشده در این باره ناتمام و دچار اشکال است.
معنا و اقتضائات اجتهاد تخصصی در عبادات و غیرعبادات براساسِ ایدۀ آیتالله عبدالکریم حائری یزدی
سعید ضیایی فر
چکیده: این مقاله به هدف تحقیق و تعمیق ایدۀ آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دربارۀ تخصصی شدن اجتهاد تدوین شدهاست و سؤال اصلی این است: معنای اجتهاد تخصصی و اقتضائات آن چیست؟ این مسئله با روش تحلیلی ـ تبیینی بررسی شدهاست و مهمترین نتایج آن عبارتاند از: لزوم بهرهگیری از تاریخ معتبر و درنظر گرفتنِ ملابسات پیرامون محیط صدور نص در احکام غیرعبادی، سختگیری و دقت بیشتر در خبر واحد در امور مخالف با ارتکازها و رویههای عقلایی در احکام غیرعبادی، تفاوت در شیوۀ استدلال و مراجعه به ادله و منابع در احکام عبادی و غیرعبادی، ارائۀ تفسیری عقلایی از نصوص در احکام غیرعبادی، قاعدۀ اوّلیِ اعتبار ملاکات در استنباط احکام غیرعبادی، قاعدۀ اولیِ جمود بر نص و عدم تعدّی در احکام عبادی و محوریت ارتکازها و رویههای عقلایی در احکام غیرعبادی، نبود قاعدۀ اولیِ صدور از شأن بیان حکم شرعیِ معصوم در احکام غیرعبادی، قاعدۀ اولیِ ثبات تحدیدهای کمی در احکام عبادی و محوریت ارتکازها و رویههای عقلایی در احکام غیرعبادی، شناسایی و تفکیک قواعد فقهی اختصاصی احکام عبادی و غیرعبادی، شناسایی و تفکیک ضوابط اصولی اختصاصی احکام عبادی و غیرعبادی، لزوم مشورت در موضوعشناسی با اهل تخصص حوزههای غیرعبادی.
امکان سنجی پیدائی مکتب فقهی از اندیشه شیخ مؤسس
علی رحمانی
چکیده: مکتب شناسی، مطالعه ای درجه دو و زیر فصلی از فلسفه فقه است که در آن به بازخوانی و تحلیل جریان های فقهی با نظر به عناصری چون؛ نظام وارگی، گرایش، مبانی، روش و نظریه ها پرداخته می شود. به دلیل شیوع مغالطه در مکتب انگاری و توسعه این انگاره به اندیشه های فقهی مختلف، مطالعة موردیِ هر اندیشه در سطح مکتب را ضروری می نماید. امکان سنجی، مطالعه ای زمینه -ای و ظرفیت شناسانه از اندیشه فقهی آیت الله شیخ عبدالکریم حائری با نظر به سنجش میزان تطبیق این عناصر با روشی توصیفی، تبیینی، تاریخی است. در این اندیشه، نظام وارگی به معنای تنظیم، پیوند و چینش متفاوت محتوا- اجزاء، تحلیل و نمونه ای از آن مشاهده نگردید؛ اما گرایش، مبانی، روش و نظریه های اختصاصی به دست آمده و احراز گردید. این ویژگی ها که ریشه در زمانه و زمینه شکل گیری فقه محقق حائری در نجف و سامراء دارد، منجر به احتیاط گرایی، عقلانی نگری و اعتدال محوری شده، نتایج متمایزی را رقم زده است. بر این اساس آیا اندیشه فقهی شیخ مؤسس می تواند به منزلۀ مکتب تلقی شود؟ نظرداشت آیت الله بروجردی به این اندیشه فقهی، مرجعیت شاگردان نامی وی در دوره های پسین و انتقال این میراث به نسل های بعد همراه با پدیده انقلاب اسلامی در ایران، زمینه ساز شکل گیری، نضج و گسترش مکتبی در قم متأخر شده است که دست کم فقه شیخ مؤسس از مهمترین علل پیدایی آن است.
نظریه تلازم تکلیف اجتماعی با ثبوت حق از دیدگاه شیخ عبدالکریم حائری(مطالعه موردی اثبات «حق طلاق برای زوجه»)
هادی مصباح
چکیده: محقق بزرگ شیخ عبدالکریم حائری دارای اندیشههای اصولی و فقهی نه عقلگرای مفرط و نه متنگرای بیچونوچرا، بلکه دارای تفکر اجتهادی همراه اعتدال است. از این رهگذر نظریۀ «تلازم تکلیف اجتماعی بر ثبوت حق» را میتوان از تفکر اجتهادی ایشان استخراج کرد. شیخ عبدالکریم حائری با پذیرش این نظریه معتقد است گاهی در جعل حکم و تکلیفْ رعایت حق دیگری لحاظ میشود، درنتیجه برای شخص دیگر ایجاد حق میکند. نگارنده با استخراج این نظریه از آثار علمی ایشان و اثبات آن، مورد «حق طلاق برای زوجه» را در تطبیق این نظریه ارائه میدهد. نمونه ارائهشده با استظهار از آیۀ «إِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَان» و تلازم تکلیف اجتماعی با ثبوت حق بهدست میآید و ثابت میشود. موارد دیگری که با نظریۀ ایشان برای دیگری ایجاد حق میکند و میتوان آن را نام برد، «حق فقرا» در خمس و زکات و «حق غیبتشده» در جلب رضایت او است.
گستره قاعده لاتعاد به لحاظ حالات ادراکی با تأکید بر دیدگاه محقق حائری(ره)
محمد رسول آهنگران؛ محمدحسین آهنگران
چکیده: قاعده لا تعاد از مهم ترین قواعد فقهی مبحث صلات بوده و مستند به روایات معتبر می باشد؛ قاعدۀ مزبور از چند جهت میان فقیهان مورد بررسی قرار گرفته که یکی از آن جهات، بررسی شمول این قاعده با توجه به حالات ادراکی علم و جهل و نسیان مکلف نسبت به حکم است. یکی از فقیهانی که در این مسئله به بحث و اظهار نظر پرداخته ، محقق حائری است، چنانچه در نهایت، شمول این قاعده را نسبت به سه حالت فوق الاشاره مورد انکار قرار داد، در حالیکه مشهور فقیهان شمول این قاعده را تنها نسبت به دو حالت اول نپذیرفته اند. برآیند اثر حاضر، پس از بررسی و نقد دلایل مطرح شده از سوی ایشان و دیگر فقیهان، این است که ملاک اصلی در شمول یا عدم شمول این قاعده، صدق عنوان عذر بوده و از آنجا که این امر در مورد دو حالت علم و جهل تقصیری نسبت به حکم منتفی می باشد، از این رو، دو حالت مزبور از شمول قاعده خارج است ولی حالت های جهل قصوری و نسیان حکم، داخل در گستره این قاعده خواهد بود. مقالۀ پیش رو به روش تحلیلی توصیفی و با استفاده از داده های کتابخانه ای نگارش یافت.
بازشناسیِ ملکۀ عدالت در قلمروِ فقه با رویکرد مبانیِ محقّقحائری(ره)
محمد زروندی رحمانی
چکیده: تحقیق حاضر، پژوهشی کتابخانه ای است که به مناسبت صدمین سال بازتأسیس حوزه و پاسداشت مقام علمی آیتالله حائری نگاشته شده است. پرسش اصلی نگارنده در ارتباط با ملکۀ عدالت از منظر فقه مبنی بر این پرسشها است که آیا وصفِ ملکه و مروّت از مقوّمات عدالت است و آیا اجتناب از صغائر دخیل در آن هست یا خیر؟ در این راستا پس از مفهوم شناسیِ عدالت در لغت و اصطلاح، مبانی گوناگون فقها در تعریف عدالت مطرح شده و به مبنای محقّقحائری مبنی بر گامبرداشتن در جادۀ مستقیم شرع تأکید شده است. همچنین دیگر مبانی؛ ازجمله مبنای دخالت ملکه و مروّت در عدالت تحت عنوان نوآوری در مقاله نقد و بررسی شده است. محقّقحائری در پایان، تقسیم گناه به کبیره و صغیره را پذیرفته و بر آن آثار فقهی مترتب کرده است؛ ازجمله زوال عدالت با ارتکاب گناه صغیره.