حجتالاسلاموالمسلمین احمد سعدی؛ عضو هیئت علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران، شامگاه ۲۹ مهرماه در نشست علمی «مروری بر وقایع و اتفاقات زعامت آیتالله حائری یزدی در حوزه علمیه قم» از مجموعه نشستهای صدمین سال بازتاسیس حوزه علمیه با اشاره به نهضت مشروطه و شکست آن، گفت: از منظر امام خمینی(ره)، شکست مشروطه چند دلیل داشت که یکی از آنها وجود روشنفکران غربزده بود که تلاش زیادی کردند تا جلوی روحانیت را در رهبری بگیرند ضمن اینکه شکاف بین علما و تفرقه بین آنان و تقسیمشدن به مخالف و موافق مشروطه، کار خود را کرد و تا جایی پیش رفت که شیخ فضلالله نوری به عنوان مجتهد مسلم و بزرگ به دار اعدام آویخته شود آن هم با عنوان افساد فیالارض.
وی افزود: به باور امام، شهادت شیخ فضلالله نقشه و توطئه دشمن بود تا اسلام را منعزل کند و این کار را هم کردند؛ شهادت شیخ شهادت یک فرد نبود بلکه باعث بیاعتمادی مردم نسبت به دین و روحانیت بود؛ علمای زیادی اعدام شدند ولی این نحوه شهادت آن هم به بهانه افساد فیالارض باعث ایجاد دیوار بیاعتمادی بین مردم و روحانیت بود.
سعدی بیان کرد: مشروطه تأثیر زیادی بر جامعه گذاشت و هرج و مرج درست کرد و مردم هم در دوره هرج و مرج دنبال دیکتاتوری هستند که ثبات ایجاد کند؛ در این شرایط افرادی سردمدار امور میشوند که هیچ نسبتی با دین و سعادت مردم ندارند. همچنین قدرتگرفتن دیکتاتورها سبب شد تا درهای کشور بر روی فرهنگ غرب باز شود؛ انسان ایرانی قبلا فرهنگ بومی و دینی داشت ولی به تدریج در دوره مشروطه این فضا تغییر یافت و به تدریج شاهد سلطه فرهنگ غربی هستیم که با قدرتگرفتن رضاشاه تقویت شد.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه رضاشاه یک فرد نبود بلکه بخشی از یک پازل بود که غربیها و استعمار آن را برای ایران تراشیدند، افزود: غربگرایان او را به عنوان یک منجی معرفی کردند یعنی یک برنامه طراحیشده وجود داشت که رضاشاه مجری آن بود. برنامه غرب در آن زمان برای این منطقه روشن بود؛ در ترکیه آتاتورک به قدرت رسید که شباهتهایی با رضاشاه داشت از جمله اینکه نظامی بود و در افغانستان هم امانالله خان قدرت گرفت و این سه فرد مجری برنامهها و هر سه هم شبیه به هم بودند.
سعدی افزود: همسر امانالله خان نقش مهمی در پیادهکردن سنت غرب و بیبند و باری داشت که در نهایت منجر به قیام مردم افغانستان شد و او هم مجبور به فرار شد. آتاتورک هم نقش محوری بین این افراد داشت؛ حجاب را در ترکیه منع و تعطیلی روز جمعه را به پنجشنبه منتقل کرد و از مردم خواست لباس غربی بپوشند در حالی که معیشت آنان تامین نبود یا باید برای احترام کلاه برمیداشتند.
مبارزه برای زدودن فرهنگ اسلامی
وی ادامه داد: زبان لاتین را هم جایگزین زبان عربی کرد که به علت سلطه امپراتوری عثمانی، زبان اول آن دوره در ترکیه بود. رضاشاه هم تلاش فرهنگی زیادی کرد تا فرهنگ اسلامی را از بین ببرد که نمونه بارز آن مبارزه برای برداشتن حجاب از سر زنان ایرانی بود.
سعدی اضافه کرد: رضاشاه فرد خونریزی بود و در حادثه مسجد گوهرشاد این موضوع را به خوبی نشان داد؛ شیخ عبدالکریم حائری یزدی هم در چنین فضایی وارد حوزه قم شد و آن را به پیش برد؛ البته برخی آیتالله حائری را مؤسس حوزه میدانند که تعبیر درستی نیست زیرا در قم از قرون اولیه هجری حوزه وجود داشت ولی ایشان حوزه را احیا کرد.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه کسانی مانند مرحوم بافقی و … ایشان را در قم نگه داشتند و در آن دوره حتی مدرسه فیضیه هم وجود داشت ولی ایشان نقش محوری خود را ایفا کرد، گفت: کسانی غیر از شیخ عبدالکریم هم در قم بودند ولی نمیتوانستند نقش محوری ایجاد کنند که دیگران گرد ایشان جمع شوند. آیتالله حائری تلاش زیادی برای کادرسازی و تربیت طلاب مؤمن و با سواد انجام داد که ثمره آن کسانی چون امام و حضرات آیات گلپایگانی، صدر، حجت و مرعشی و … بود.
فعالیت تشکیلاتی شیخ عبدالکریم حائری زدی
سعدی بیان کرد: نقش دیگر ایشان ایجاد تشکیلات بود یعنی ذهن تشکیلاتی در اداره امور داشت؛ شیخ عبدالکریم وقتی وارد قم شد به تغییر روش آموزش و تغییر برخی دروس و … پرداخت و نحوه اداره طلاب هم عوض شد همچنین ایشان به خدمات اجتماعی مانند تاسیس دارالایتام و بیمارستان و … رو آورد.
وی با بیان اینکه نقش دیگر ایشان موضعگیری در بحث فلسطین بود با اشاره به اینکه در سال ۱۳۱۲ اعتراض خود را به رضاشاه منعکس کرد، افزود: شیخ عبدالکریم شاگرد میرزای شیرازی و با اندیشههای استاد خود هم آشنا بود؛ استاد دیگر ایشان، شیخ محمدتقی شیرازی، رهبر انقلاب عراق و شیخ فضلالله نوری بود لذا ایشان از تجارب استادان بهره برد.
وی تأکید کرد: ایشان معتقد بود در دوره اختلاف بین روحانیت نمیتوان کاری کرد لذا تلاش کرد تا اختلاف بین روحانیت را از بین ببرد؛ وقتی در کشور هرج و مرج شد همه چیز تحت تأثیر این هرج و مرج بود و مردم باور کردند که یک منجی قدرتمند باید روی کار بیاید لذا زمینه برای پذیرش رضاخان فراهم شد.
سعدی اضافه کرد: بعد از مشروطه وقتی رضاشاه به قدرت رسید شیخ عبدالکریم آن را زمینه برای ضعف حوزه نوپا میدانست لذا از درگیری و مواجهه مستقیم با رضاشاه پرهیز کرد و تلاش او این بود تا کادر سازی کند و قدرت حوزه را در آینده قوت ببخشد؛ از طرف دیگر رضاخان هم به شدت دنبال از بین بردن حوزه بود لذا در سال ۱۳۰۷ هجوم شدیدی را نسبت به مذهب و روحانیت شروع کرد و در سال ۱۳۱۴ هم بحث کشف حجاب را اجرا کرد.
استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران اضافه کرد: شیخ عبدالکریم در برابر کشف حجاب نامه اعتراضی نوشت ولی رضاخان شیخ را تهدید کرد که اگر اعتراضات حوزویان ادامه یابد حوزه را ویران خواهم کرد لذا شیخ تحت فشار و نظر قرار گرفت و ایشان هم احساس کرد که بهترین روش عدم برخورد مستقیم است زیرا نتایج مطلوب را ندارد.
وی در خاتمه تأکید کرد: آیتالله حائری یزدی با این حکمت و درایت توانست حوزه را مدیریت کند تا آن روزهای سخت گذشت. از آیتالله گلپایگانی با یک واسطه نقل است که ما وقتی اوضاع سیاه و سخت آن دوره را میدیدیم نومید میشدیم که این حوزه باقی نخواهد ماند و ما نمیتوانیم کاری از پیش ببریم لذا با ایشان درددل میکردیم ولی فرمایش شیخ عبدالکریم این بود که حوزه، صاحب دارد و صاحب آن هم امام زمان(عج) است. ما با چشمان خود دیدیم که رضاشاه از بین رفت و حوزه ماندگار شد تا انقلاب توسط شاگردان آن مرحوم ایجاد شود و امیدواریم که پرچم به دست صاحب اصلی خود برسد.
انتهای پیام